اثرات فرسايش خاك

اثرات فرسايش خاك

 

يكي ازعواملی که درکشاورزی بسیارمورد توجه قرارمی گیرد وعامل اصلی نابودی بسیاری اززمین های خاصلخیزکشاورزی وتبدیل آن به مکان های غیرقابل کشت می باشد پدیده فرسایش خاح است.

متاسفانه درکشورما به دلیل توجه بیشتر مسئولان کشوری به بخش صنعت وعدم توجه آنان به بخش کشاورزی ونادیده گرفتن مشکلات آن،باعث شده که این،مسیر قهقرایی،سرعت بیشتری بگیرد.

فرسایش خاک ازجمله نگرانی های عمده زیست محیطی قرن حاضراست. برپایه برآوردهای انجام شده براثرفرسایش خاک سالیانه چندین میلیون هکتارازاراضی کشاورزی جهان به کام نابودی کشیده می شود. برپایه همین برآوردپیش بینی می شودکه تاسال 2010 میلادی یک سوم تا یک پنجم اراضی کشاورزی براثرفرسایش خاک عقیم وغیراستفاده شوند.

ادامه نوشته

اثر فرسايش در كاهش حاصلخيزي خاك

اثر فرسايش در كاهش حاصلخيزي خاك

 

بر اثر فرسايش، خاك رو كه از نظر كشاورزي فعالترين و بارخيزترين قسمت پوسته جامد زمين است، فرسوده مي­شود و از بين مي­رود و در نتيجه حاصلخيزي آن كاهش مي­يابد. فرسايش چنانچه شديد باشد، بكلي بارخيزي خاك را از بين مي­برد.

چنانچه قابليت نفوذ آب يا هوا در خاك، بر اثر كم شدن يا از بين رفتن ماده آلي و تاثير ساير عوامل كاهش يابد، خاكدانه­ها متلاشي و از هم جدا مي­شود، در نتيجه، ساختمان خاك متراكم مي­گردد. در چنين حالتي در فصل مرطوب، محيط نامساعد و خفه­كننده­اي در خاك بوجود مي­آيد. چون در اين صورت هوا و آب نمي­تواند در خاك نفوذ كند و همچنين خاك قادر نيست آّب را براي فصل خشكي در خود ذخيره نمايد، از نظر شيميايي و بيولوژيكي شرايط در خاك بسيار نامساعد مي­گردد. در چنين محيطي بتدريج موجودات كوچك خاك­زي (ميكروارگانيزم­ها) از بين مي­روند و هوموس خاك تلف مي­شود. بر اثر از بين رفتن مواد آلي (هوموس)، كمبود مواد ازتي خاك نيز ظاهر مي­گردد. با از بين رفتن هوموس و موجودات زنده، خاك حاصلخيزي خود را بكلي از دست مي­دهد.

چنانچه فرسايش بسيار شديد و عميق باشد، ترميم خرابي­ها مستلزم صرف وقت و هزينه زياد است و در شرايط فوق­العاده حتي بعيد به نظر مي­رسد.

حاصلخيزي خاك نه تنها بر اثر فرسايش كاهش مي­يابد،بلكه بر اثر تجمع آبرفتهاي نامرغوب و بادرفتهاي شور در سطح زمينهاي داير نيز در معرض خطر قرار مي­گيرد. اغلب مشاهده شده است كه زمين بسيار حاصلخيز بوده ولي بر اثر جاري شدن سيلاب يا سيلابهاي شور يا بادرفتهاي شور در سطح آن، حاصلخيزي خود را از دست داده است.

 

اهميت فرسايش

 

درست است كه از خاك هايي كه در نتيجه‌ فرسايش آبي شديد ازنقاط مرتفع‌تربه نقاط پست‌تر يا چاله‌ها وپشت سد‌ها منتقل مي‌شود، باز زمين به وجود مي­آيد واين گونه زمين‌ها اغلب امكان دارد زمين‌هاي رسوبي يا آبرفتي حاصلخيزي باشد(كما‌‌‌ اينكه زمين‌هاي حاصلخيز را در اكثر موارد همين زمين‌هاي رسوبي يا آبرفتي تشكيل مي‌دهد) ولي از آنجا كه مقدار زميني‌كه بر اثر رسوب و تجمع مواد بوجود مي‌آيد در مقابل سطح‌هايي‌كه خاك آن فرسايش يافته است، ويران مي‌شود، تا اين رسوبات را بوجود آورد،آنقدر ناچيز و بي‌ارزش است،كه به منظور جلوگيري از تخريب و زيان‌هاي بيشتر و همچنين حفظ تعادل طبيعت بايد با اقدامات سريع وجدي تا آنجا كه ممكن است مانع از فرسايش خاك شد. 

طبق محاسباتي كه صورت گرفته است، بطوركلي براي تشكيل يك سانتي‌متر‌خاك 500 تا 800 سال زمان لازم است، و‌ اگر حساب كنيم كه خاك زراعتي 25 سانتي‌متر عمق داشته باشد پس اين ضخامت خاك، طي 20 هزار سال‌كارمداوم طبيعت بوجود آمده است