پوشش خاك و ساختمان خاک
بحث
پوشش خاك[1]: مورفولوژي عمودي و افقي و عمل آنها
پوشش خاك
پوشش خاك، پيكره طبيعي پيوستهاي است كه سهبعد فضايي و يك بعد زماني دارد. سه خصوصيت مهم كنترل كننده پوشش خاك عبارتند از:
· پوشش خاك با اجزا اصلي معدني و آلي شكل گرفته و داراي سه فاز جامد، مايع و گاز ميباشد.
· اجزا اصلي در ساختمانهاي ويژه محيطهاي خاكي سازماندهي شده است. اين ساختمانها، سيماي مورفولوژيكي پوشش خاك را شكل ميدهد و معادل آناتومي موجودات زنده است. آنها از پيشينه پوشش خاك نتيجه شده و خواص و تحولات واقعي آنرا شكل ميدهند. مطالعه ساختمانهاي پوشش خاك، آگاهي از خواص فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي را آسان كرده، اجازه شناخت گذشته و حال خاك و پيشبيني آينده آنرا ميدهد.
· پوشش خاك در سير تكاملي پايدار بوده، بنابراين به خاك بعد چهارم، زمان، را ميدهد.
ساختمان خاك
ساختمان مورفولوژيكي پوشش خاك در مقياسهاي مختلف وجود دارد: از اجتماع پايهاي ذرات كه ميتواند با ميكروسكوپ مشاهده شود تا ترتيبي از سيستمهاي پدولوژيكي در مقياس بزرگ. چهار نوع ساختمان، براي توصيف، اندازهگيري و دانستن مهم هستند:
1. ساختمانهاي مقدماتي: ساختمانهاي تشكيل يافته از اجزاي اوليه خاك. آنها با چشم مسلح قابل رويت هستند. نوع اصلي ساختمانهاي مقدماتي خاكدانهها (peds)، حفرات (prosity)، پوستهها، گرهها، اشكال فعاليتهاي بيولوژيكي ميباشند. رنگ مواد خاكي، به تشخيص ساختمانهاي مقدماتي كمك ميكند.
2. اجتماعات[2]: تودهاي از خاك، كه داراي ساختمانهاي مقدماتي مختلفي ميباشد. مثال اجتماعات، انديك، كلسيك، فراليك، ورتيك، و غيره ميباشد. هر كدام از اين اجتماعات ميتواند با اصطلاحات ويژه رنگ، خاكدانهها، حفرات، پوستهها، گرهها و غيره شناخته شود.
3. افقها: تودهاي از خاك كه كم و بيش موازي سطح زمين ميباشد. افق A با حضور يك يا چند نوع از اجتماعات و ارتباط بين آنها توصيف ميشود. اين، همچنين با ضخامت، امتداد افقي و حدود مورفولوژيكي افقي و عمودي توصيف ميشود. در دورنما، افقها هرگز تا بينهايت نيستند. آنها ممكن است ناپديد شده و يا با افق ديگر تركيب شوند.
4. سيستمهاي خاكي: پراكندگي فضايي و ارتباط افقها در دورنما ميباشد (رولان و دوسو، 1993). ساختمان سيستمهاي خاكي، ميتواند با ترتيبي از افقها توصيف شود: ساختمانهاي مقدماتي و اجتماعات افقها، موقعيت عمودي و ترتيب افقها، انواع محدوديتها كه افقها را جدا ميكند.
مطالعات خاكشناسي تاكنون مشخصات و اهميت ژنتيكي ساختمانهاي مقدماتي، اجتماعات، خود افق و توالي عمودي افقها را مورد توجه قرار ميداده است. مطالعات نسبتا كمي با توجه به جنبه سهبعدي، تشكيلات فضايي پوشش خاك و با مراجعه پيشينه و تحولات واقعي تشكيلات سهبعدي انجام شده است. اين چنين مطالعات، براي دانستن تحولات خاك يا واحدهاي خاك در دورنما يا اكوسيستم و مشخص كردن ارتباط بين پدوسفر و ديگر قسمتهاي زمين: ليتوسفر، هيدروسفر، اتمسفر و بيوسفر مورد نياز است.
يك سيستم خاك مورفوژنتيكي نظير WRB بر پايه ساختمانهاي مقدماتي، اجتماعات، افقها و موقعيتهاي عمودي افقها ميباشد. بههر حال، هنوز يك سيستم جامع براي پراكندگي افقي نميتواند با دقت كافي تهيه گردد. با تشخيص وجود اين توزيعات افقي آنها تصديق كردند كه تا جايي كه ممكن است در تعريف اجزا WRB، مرجع جهاني مربوط به سيستمهاي پدولوژيكي را شروع كنيم (lithosequence، toposequence، chronosequence، biosequence، climasequence و غيره).