افق يا لايه H: لايه‌هايي كه با ماده آلي غالب شده و لز تجمع مواد آلي تجزيه نشده يا كمي تجزيه شده در سطح خاك كه ممكن است زير آب باشد تشكيل شده است. همه افقهاي H با آب براي دوره طولاني اشباع شده يا زماني با آب اشباع بوده و در حال حاضر زهكشي شده است. افق H ممكن است در سطح خاكهاي معدني و در صورتي كه مدفون باشد در هر عمقي مي‌تواند باشد.

افقها يا لايه‌هاي O: لايه‌هايي مكه با ماده آلي غالب شده و داراي بقاياي تجزيه نشده يا كمي تجزيه شده مانند برگ، شاخه، خزه و غيره مي باشد كه روي سطح تجمع كرده‌اند. آنها ممكن است در سطح خاكهاي معدني يا آلي باشند. افقهاي O براي مدت طولاني با آب اشباع نيستند. بخش معدني اين چنين موادي فقط درصد كمي از حجم مواد را شامل شده و معمولا كمتر از نيمي از وزن را تشكيل مي‌دهند.

لايه O ممكن است در سطح خاك معدني يا در صورت مدفون بودن در هر عمقي زيرز سطح وجود داشته باشد. افقي كا با انباشتگي[1]مواد آلي در زيرخاك معدني تشكيل شده افق O نمي‌باشد حتي اگر داراي مقدار بالايي ماده آلي باشد.

افقهاي A: افقهاي معدني كه در سطح يا زير لايه O شكل گرفته و تمام يا بيشتر ساختمان سنگي در آن محو شده است و داراي يك يا چند ويژگي زير مي‌باشد:

        ·           تجمع مواد آلي كه كاملا با بخش معدني مخلوط شده و خواص افقهاي E يا B را نشان نمي‌دهد؛

        ·           خواص منتج از عمليات كشت، مرتع و انواع مشابهي از به‌هم‌خوردگيها؛ يا

        ·           مورفولوژي كه از افق B يا C زيري متفاوت بوده و از فرآيندهاي مرتبط با سطح نتيجه شده است.

اگر افق سطحي خواص هر دوي افقهاي AA و E را داشته باشد اماشكل غالب تجمع ماده آلي باشد اين افق به‌غعنوان افق A معرفي مي‌شود. در بعضي حالات مانند آب و هواي گرم و خشك، افق سطحي غيرآشفته روشنتر از افق زيري آن مي‌باشد و فقط داراي مقدار كممي ماده آلي است. مورفولوژي اين افق از لايه C جداست اگرچه بخش معدني ممكن است بدون تغيير يا كمي بوسيله هواديدگي تغيير يافته باشد. اين چنين افقها به‌عنوان افق A معرفي مي‌شوند زيرا در سطح وجود دارند.مثال از خاكهايي كه مورفولوژي و ساختمان متفاوت در نتيجه فرآيندهاي سطحي دارند ورتي‌سولها، سخت‌لايه‌ها داراي پوشش گياهي ضعيف وخاكهاي بياباني مي‌باشند. بهر حال رسوبات بادرفتي يا آبرفتي جديد كه لايه‌بندي خوب دارند به‌عنوان افق A شناخته نمي‌شوند مگر اينكه شخم زده شده باشند.

افق E: افقهاي معدني كه شكل اصلي آنها از دست دادن رسهاي سيليكاتي آهن آلومينيوم يا تركيبي از اينها مي‌باشد و ذرات شن و سيلت برجاي مانده و تمام يا بيشتر ساختمان سنگي آن محو شده است.

افق E معمولا رنگ روشنتري نسبت به افق B زيري دارد. در بعضي خاكها رنگ همان رنگ ذرات شن و سيلت مي‌باشد اما در بيشتر خاكها پوشش اكسيدهاي آهن يا ديگر تركيبات رنگ ذرات اوليه را مي‌پوشانند. افق E از افق B زيري در يك پروفيل با هيوي بالاتر، كروماي پايينتر يا هر دو، با بافت درشتتر يا با تركيبي از اين خواص تشخيص داده مي‌شود. افق E نزديك سطح، زير افق O يا A و بالاي افق B مي‌باشد اما علامت E ممكن است بدون ملاحظه موقعيت در پروفيل براي هر افقي كه شرايط را داشته و از ژنز خاك نتيجه شده استفاده شود.

افق B: افقهايي كه زير افق A، E، O يا H تشكيل شده‌ و شكل غالب محو شدن تمام يا بيشتر ساختمان سنگي همراه با يك يا چند فاكتور زير مي‌باشد:

        ·           تجمع مواد ايلوويال به‌تنهايي يا با تركيبي از رسهاي سيليكاتي، آهن، آلومينيم، هوموس، كربنات، جيپسوم يا سيليكا

        ·           نشانه‌هايي از انتقال كربناتها

        ·           تجمع سزكوئي‌اكسيدها

    ·     پوششهايي از سزكوئي‌اكسيدها كهسبب واليوي پايين، كروماي بالا، هيوي قرمزتر از افقهاي رويي و زيري بدون انباشتگي ظاهري آهن

    ·     تغييراتي كه رسهاي سيليكاتي را شكل داده يا اكسيدها را آزاد مي‌كند يا هر دو و ساختمان دانه‌اي، بلوكي يا منشوري مي‌دهد اگر تغييرات حجم همراه با تغييرات مقدار رطوبت است يا

        ·           شكنندگي.

همه افقهاي B افقهاي زيرسطحي هستند. لايه‌هايي از تجمع ايلوويال كربناتها گچ يا سيليكا كه نتيجه فرآيندهاي تكامل خاك بوده(اين لايه‌ها ممكن است سيماني شده يا نشده باشد) لايه‌هاي شكننده‌اي كه ديگر نشانه‌هاي تغييرات مثل ساختمان منشوري يا تجمع ايلوويال رس را دارد در افق B مي‌گنجد.

مثال از لايه‌هايي كه افق B نيستند لايه‌هاي كه فيلم رسي قطعات سنگ را پوشش داده يا رسوبات غير سخت كه لايه‌بندي خوب دارند و فيلمها در آن مكان تشكيل شده يا حاصل انباشتگي است لايه‌هايي كه در آن كربناتها انباشته شده اما به يك افق ژنتيكي زيري پيوسته نيستند و لايه‌هايي با حالت گلي اما بدون تغييرات پدوژنيكي مي‌باشند.

افقها يا لايه‌هاي C: افقها يا لايه‌هايي كه كه به مقدار كمي تحت تاثير فرآيندهاي پدوژنتيكي قرار گرفته و فاقد خواص افقهاي H، O، E يا B مي‌باشند. بيشتر لايه‌هاي معدني مي‌باشند اما بعضي لايه‌هاي سيليكايي و آهكي مانند شيل، مرجان و دياتومها نيز شامل مي‌شوند. مواد لايه C شبيه يا غير شبيه سلومي كه از آن شكل گرفته باشد. افق C ممكن است تغيير يافته باشد حتي اگر هيچ نشانه‌اي از پدوژنز وجود نداشته باشد. ريشه‌هاي گياهان مي‌توانند در افق C نفوذ كنند كه محيط رشد مهمي مي‌باشد.

رسوبات، ساپروليت و سنگهاي غيرسخت و ديگر مواد ژئولوژيكي كه قطعات هوا خشك آن با قرار گرفتن در آب به‌مدت 24 ساعت از هم مي‌پاشد يا در حالت مرطوب نمي‌تواند با بيل كنده شود جزء لايه C قرار مي‌گيرد. بعضي خاكها در موادي تشكيل مي‌شوند كه در حال حاضر شديدا هواديده هستند و اين چنين موادي كه شرايط افقهاي A، E يا B را ندارند به‌عنوان C  معرفي مي‌شوند. تغييراتي كه پدوژنتيك در نظر گرفته نمي‌شوند آنهايي هستند كه ارتباطي با افقهاي رويي ندارند. لايه‌هايي كه تجمعاتي از سيليكا، كربناتها يا گچ دارند حتي اگر شديدا سيماني شده باشند ممكن است جزء افق C قرار گيرند مگر اينكه لايه با فرآيندهاي پدوژنتيكي تحت تاثير قرار گرفته باشند كه در اين صورت به‌عنوان افق B معرفي مي‌گردند.

لايه‌هاي R: سنگهاي سخت كه زير خاك قرار مي‌گيرد.

گرانيت، بازالت، كوارتزيت و سنگ آهك و ماسه‌سنگ سخت شده مثالهايي از تخته سنگ كه به‌عنوان R شناخته مي‌شوند مي‌باشد. قطعات هواخشك لايه R با قرار گرفتن در آب به‌مدت 24 ساعت از هم نمي‌پاشد. لايه R در حالت مرطوب به اندازه كافي منسجم است كه كندن آن با بيل و دست غيرعملي مي‌باشد. اگرچه ممكن است تراشيده يا خراشيده شود. بعضي لايه‌هاي R مي‌توانند با لوازم سنگين بريده شوند. سنگهاي سخت ممكن است داراي ترك باشند اما مقدار آن به‌اندازه‌اي كم است كه ريشه نمي‌تواند در آن نفوذ كند. تركها ممكن است با رس يا ديگر مواد پوشانده شوند.

 



[1] Illuviation